دختری که در روستای مرزی «آداغان» از توابع بخش مرکزی شهرستان ماکو چشم به جهان گشود، با معلولیتی مادرزادی به دنیا سلام کرده، اما تقدیر را با دستان کمتوان و دلِ پرتوان خود دوباره نوشت.
شاید هیچکس در روستای کوچکشان باور نمیکرد روزی همین دختر، با قامت اراده و دلی از جنس نور، پرچم کار و امید را در دست گیرد. همان روزی که مدیر مدرسه گفت: «نمیشود»، پدرش ایمان آورد که «میشود». همان روز که درها بسته شد، در دل فاطمه روزنهای گشوده شد به سمت آفتاب.
اکنون فاطمه بلخکانلو، بانوی کارآفرین و بیادعای اهل آداغان، صاحب یک کارگاه تولیدی پوشاک است که نامش را «رحمان» نهاده؛ چون رحمت خدا را در هر لحظه زندگیاش حس کرده و به باور رسیده که «خدا در جزئیات زندگی ماست». کارگاه او نه تنها مأمن کار، که مأوای دلهای امیدوار است؛ جایی که چرخ خیاطیها نغمه تلاش مینوازند و دستان دختران روستا با نخ و سوزن، لبخند میدوزند.
در نگاه فاطمه، کار عبادت است و امید ایمان. میگوید: رحمان یعنی بخشندگی بیانتها، من هم خواستم لباسی بدوزم که در تار و پودش مهر خدا تنیده باشد. از روزی که کارگاهش را با دوخت روپوشهای مدرسه آغاز کرد تا امروز که برای شهرهای دیگر سفارش میگیرد، یک چیز هرگز تغییر نکرده: باور او به روشنایی در دل تاریکی.
در جهان فاطمه، واژه «نمیشود» غریب است. او هر روز رویای راه رفتن را زندگی میکند؛ نه فقط با پا، بلکه با روحی که هر صبح دوباره متولد میشود. میگوید: خدا را شکر که نخواست مرا کامل بیافریند، تا من خود کامل شدن را بیاموزم.
حالا نامش در روستا نه فقط به عنوان یک کارآفرین، بلکه به عنوان چراغی راهنما برای سایر دختران این مرزو بوم است. فاطمه به ما آموخت: کسی که دلش بیدار است، معلول نیست؛ و آنکه از تلاش دست میکشد، اگرچه تنش سالم باشد، روحش ناتوان است.
و در این مسیر روشن، حمایتهای خادمین نظام نیز بیاثر نبودهاند. رویکرد خانم تاجفر فرماندار شهرستان ماکو به حوزه تولید و کارآفرینی، نگاهی راهبردی و انسانیمحور است؛ بهویژه آنگاه که پای بانوان به میان میآید. ایشان باور دارند که توانمندسازی زنان، نه فقط یک سیاست اجتماعی، بلکه سرمایهگذاری بر آیندهای روشنتر است.
کارگاه («رحمان» فاطمه بلخکانلو)، نمونهای زنده از این رویکرد حمایتی است؛ جایی که اراده یک زن، با پشتیبانی جامعه و مسئولان، به ثمر نشسته و اکنون نه تنها تولیدکننده پوشاک، بلکه تولیدکننده امید است.